هم از چشم و هم از دل اشک می ریزم
خدا میدونه از این زندگی سیر سیرم
اگر می بینی عمری مونده باقی
برای عشق توست که جون می گیرم
هنوز اون حرف تو ، یادم نمی ره
که گفتی ذات عشق حسرت پذیره
من از عشق جز خواری و ذلت ندیدم
بیا تا این ذلیل عشق درحسرت نمیره
محمد رضا رایکا ::: جمعه 85/8/26::: ساعت 8:55 عصر
هدیه از طرف شما: هدیه
موضوعات یادداشت:
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 24
کل بازدید :37394
کل بازدید :37394
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<

محمد رضا رایکا
من محمد رضا رایکا بچه مشهد هستم و از شما که این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم و امید وارم تا در ساخت این وبلاگ کمکم کنید
من محمد رضا رایکا بچه مشهد هستم و از شما که این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم و امید وارم تا در ساخت این وبلاگ کمکم کنید
>> پیوندهای روزانه <<
نگین [78]
مارفتیم شما نرو [25]
اشک سرما [126]
پرواز عشق تو [121]
مهرگان نامه [132]
تازهای ادبی [22]
برو بابا دلت خوشه [76]
با تو بودن خوب است [71]
کلبه تنهایی [65]
با من بمان [91]
رایانه و اینترنت [115]
انچه منم [66]
موندن هرگز خداحافظ [158]
یادگاری [57]
کشتن عشق [47]
[آرشیو(18)]
مارفتیم شما نرو [25]
اشک سرما [126]
پرواز عشق تو [121]
مهرگان نامه [132]
تازهای ادبی [22]
برو بابا دلت خوشه [76]
با تو بودن خوب است [71]
کلبه تنهایی [65]
با من بمان [91]
رایانه و اینترنت [115]
انچه منم [66]
موندن هرگز خداحافظ [158]
یادگاری [57]
کشتن عشق [47]
[آرشیو(18)]
>>لوگوی وبلاگ من<<

>>لوگوی دوستان<<
>>موسیقی وبلاگ<<
>>آرشیو شده ها<<
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:

>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<